یکی از حجابهای ضخیمی که بین بنده و خدا وجود دارد و مانع تقرب بیشتر ما به خدا می شود منیت ماست. ریشه بسیاری از رذایل اخلاقی و گناهان اگر موشکافی شود آخرش به این می رسد که پای خواسته نفس و خودخواهی در میان بوده است. این حجاب در عین ضخامت, آنقدر عمیق است که جز با تلاش بسیار از بین نمی رود و ریشه آن در همه جا دوانیده است. هر جا در هر کاری از کارهای شخصی خودمان اثری از آن را می توان یافت. خیلی از کارهای به ظاهر خدایی ما هم فقط پوشش الهی دارد ولی باطنی نفسانی با خود گرفته است. و تا ریشه این منیت و خودخواهی قطع نشود دل آزاد نمی گردد و رنگ الهی به خود نمی گیرد.
مسئله این است که این منیت هم گاه فقط در بزنگاه ها خودش را نشان می دهد. آنجا که شخص در ظاهر فکر می کند کار را برای خدا انجام می دهد اما بنا بدلایلی که کسی از کار او ناراحت می شود نظر و رضایت اغیار و دیگران برایش مهم می شود. رضای خداوند متعال چندان رنگ و بویی برایش در واقع ندارد. دنبال این است که ببیند دیگران درباره او چه فکری می کنند آیا چهره او پیش دیگران وجیه است یا منکدر. برایش این مهم شده که دیگران چه ایده و نظری درباره او می کنند درباره کارهای او چه نظری دارند. دنبال این است که دیگران هر چند در دل او را تحسین کنند. اینجاست که اگر خطایی کرده باشد یا حق کسی را ضایع کرده یا لغزشی از او سرزده باشد سعی در توجیه آن برمی آید و حاضر نیست خطای خودش را بپذیرد و حق گرا باشد که مبادا با پذیرش این اشتباه چهره مثبت او خراب شود.
تا این رذیله اخلاقی ریشه کن نشود صعود نمی کنیم و مدام در طی طریق بندگی درجا می زنیم و حتی نماز و دیگر عبادات ما هم ثمربخش نخواهند بود زیرا ریشه خراب است و پای ما در بند. این بندها اول باید گشوده شوند تا پرواز میسر باشد. خدا ان شاء الله همه ما را در این مسیر یاری دهد.