جاهلیت مشهور میان مردم همان نبود علم و آگاهی است که سبب عملکرد نادرست می شود. حتی گناهانی که که در برخی موارد دچار آن می شویم ناشی از نداشتن علم و آگاهی درباره حرمت آن است. اما این جهل ونادانی، خود، نابخشودنی است به این دلیل که
بر ما اشکال می شود که چرا دنبال کسب علم و دانش نرفتید. چرا بی خیال بودید و دنبال افزایش آگاهی و علم خود که از مهمترین واجبات است نرفتید.
بحث مهمتر، اما جاهلیتی است که در این زمانه چه بسا همه ما گرفتار آن باشیم و متفاوت با جاهلیتی که اشارتی به آن شد و چه بسا گناهش سنگین تر باشد و آن جاهلیتی است که آن را جاهلیت نوین نام نهاده اند.
جاهلیتی که در آن، شخص از علم و دانش و آگاهی برخوردار است اما به آن عمل نمی کند. نفس خود را بدان مقید نمی کند. البته دلایل مختلفی در عمل نکردن به علم و آگاهی خود درباره ارتکاب گناهی وجود دارد. از جمله پیروی از هوای نفس، وساوس شیطانی، راحت طلبی بی قید وبند بودن و در یک کلمه مراقب نفس نبودن و در نتیجه غافل بودن.
این جاهلیت به مراتب از جاهلیت رایج، گناهش سنگین تر است. زیرا جاهلیت نوع اول، شخص معذور است که به خاطر عدم علم و آگاهی به گناهی دچار شده است. اما در جاهلیت نوع دوم، شخص چه عذری می تواند داشته باشد؟
نظر شما چیه؟