در راه سلوک

معبودا! اگر تو خود، از روی رحمت (سلوکم را) با توفیق نیکو آغاز نکنی، پس کیست (به جز تو) که مرا به سوی تو کشاند(فرازی از دعای صباح)

در راه سلوک

معبودا! اگر تو خود، از روی رحمت (سلوکم را) با توفیق نیکو آغاز نکنی، پس کیست (به جز تو) که مرا به سوی تو کشاند(فرازی از دعای صباح)

سلام بر مادرم

سلام بر دختر نبی خدا که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد؛

سلام بر نور چشم رسول خدا؛

سلام بر زهرای اطهر، سیده و مولای زنان عالم؛

سلام بر همسر حیدر کرار ، امیر مؤمنان (علیه السلام)؛

سلام بر مادر حسنین دو سرور جوانان اهل بهشت؛

مادر من!

(چرا نگویم مادر. مگر نگفتند امام پدر معنوی مؤمن است. و از پدر به ما نزدیکتر. شما نیز مادر معنوی ما)  

سوال و شاید سوالاتی ذهنم را درگیر کرده و به خود مشغول؛

مگر شما همان نبودید که رسول خدا (صل الله علیه و آله) درباره شما فرمود: هر کس تو را بیازارد مرا آزرده و هرکس مرا، خدا را آزرده.

مگر بارها و بارها بر دست مبارک شما بوسه نزد؟ چرا باید بعداً محل ضربه اغیار شود؟  

مگر شما آن کسی نبودید که وقتی خدمت پدر مشرف می‌شدید، تمام قد برایتان بلند می‌شد و به استقبالتان می‌شتافت؟ 

مگر سیده و زنان عالم، شما نبودید؟ (اگر مریم سیده زنان بود در زمان خویش اینچنین بود اما شما در تمام زمانها)

مگر شما آن کس نبودید که جبرئیل از غذاهای بهشتی برای شما می آورد؟

و ...

با تمام این فضائل که فقط قطره ای از دریا بود اما چرا قدر شما همچنان باید ناشناخته بماند؟

چرا برخی از اصحاب بلافاصله بعد از رحلت پیامبر سراغ همسرتان آمدند و به زور خواستند بیعت بگیرند؟ و در این راه در خانه شما را به آتش کشیدند؟

مهمتر آنکه،

چرا وصیت نمودید بدن مطهر شما شبانه دفن شود و جز عده اندکی که نام بردید بر سر تشییع جنازه شما حاضر نشوند؟

چرا وصیت کردید قبر مطهرتان بر اغیار مخفی بماند؟

چیزی به ذهنم نمی‌رسد اما با خود می‌گویم شایدمی‌خواستید به کسانی که بعد از شما می‌آیند بفهمانید که بی جهت نبوده است و خودمان دنبال جواب این سوالات باشیم و مظلومیت شما و امیر المومنین (علیهما السلام) روشن شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد